
مصاحبه با مدیرعامل Spire Global
باسمه تعالی
مدیرعامل پیتر پلاتزر: SPAC اسپایر رادر مسیری روشن به هدف یک میلیارد دلاری می رساند
بیش از یک سال پیش، پیتر پلاتزر، مدیرعامل اسپایر گلوبال، شروع به کار بر روی طرحی کرد تا شرکت را برای عرضه عمومی آماده کند. از آنجایی که منظومه اسپایر بیش از ۱۰۰ ماهواره جمعآوری دادههای فرکانس رادیویی RF را به طور کامل توسعه داده است، منطق پلاتزر بر اساس هزینه سرمایهای نبود، بلکه افزایش اعتماد با مشتریان و افزایش فروش بود.
در ماه مارس، اسپایر برنامههای خود را برای عرضه عمومی از طریق SPAC با هولدینگ NavSight اعلام کرد، در معاملهای که ارزش شرکت مجموع آن ۱.۶ میلیارد دلار است. انتظار میرود این ادغام تابستان امسال بسته شود و NavSight تحت عنوان NSH معامله میشود. در این مصاحبه، پیتر پلاتزر، مدیرعامل، در مورد بازار دادههای RF، پیشنهادات (فضا بهعنوان یک سرویسِ) این شرکت و میزان عوامل استخدام در برنامههای رشد شرکت صحبت میکند.
— سوال ویا:
چرا مسیر SPAC را انتخاب کردید؟
پلاتزر: ما حدود ۱۸ ماه پیش در هیئت مدیره طرح عرضه عمومی را تصویب کردیم، بنابراین شرکت را برای بازار عموم آماده می کردیم.
مشتریان ما -یعنی دولت ها و شرکت های بزرگ – راحت تر با یک نهاد عمومی معامله می کنند
این به ما اعتبار و دید بیشتری برای ایجاد اعتماد با مشتری می دهد. ما در حال ارزیابی مسیرهای مختلف نظیر: ی لیست شدن مستقیم،یا ی IPO سنتی و همچنین مبادلات مختلف برای عرضه اولیه بودیم.
در آن مقطع زمانی، SPAC برق در چشمان شخصی با چنین نیتی بود. طی شش تا نه ماه گذشته، اعتبار بیشتری به مسیر SPAC اضافه شد. پس از بررسی گزینههای مختلف – چرا وقتی میتوانید عرضه اولیه شوید و یک شریک فوقالعاده داشته باشید، فقط عرضه اولیه را انجام دهید؟ در مورد ما، جک پرلشتاین و باب کلمن هستند. آنها تجربه عمیقی در عملیات دارند و همچنین تجربه شبکه ای عمیق در ساخت شرکت هایی با پایگاه های مشتری که برای ما بسیار مرتبط است. طی شش تا نه ماه گذشته، اعتبار بیشتری به مسیر SPAC اضافه شد. پس از بررسی گزینههای مختلف – چرا وقتی میتوانید عمومی شوید و یک شریک فوقالعاده داشته باشید، فقط عمومی میشوید؟ در مورد ما، جک پرلشتاین و باب کلمن هستند. آنها تجربه عملیاتی عمیقی دارند و تجربه شبکه ای عمیق در ساخت شرکت هایی مشتری محورکه بسیار مناسب ما هستند.
– VIA Satellite: شما همچنین اخیراً اعلام کرده اید که با شرکای فرانسیسکو تأمین مالی می کنید. آیا می توانید توضیح دهید که چرا در حین انجام یک SPAC تامین مالی انجام دادید؟
پلاتزر: ما با شرکای تامین مالی مختلفی صحبت کردهایم و برنامههایی برای تثبیت امور مالی داشته ایم، اینها کارهای روتینی هستند برای تصویه کردن، که به عنوان بخشی از فرایند عرضه اولیه باید انجام دهید. این روندی بود که در حال انجام بود.ا ما همه چیز کمی سریعتر اتفاق افتاد، بنابراین این دو تامین مالی در حال حاضر بسیار نزدیکتر از آنچه ما در ابتدا در نظر داشتیم در حال وقوع هستند. اما فرانسیسکو پارتنرز و اسکات آیزنبرگ شرکای فوق العاده ای هستند و من انتظار دارم که این شروع یک رابطه طولانی مدت با آنها باشد.
– سوال ویا:
اسپایر: رشد بسیار بلندپروازانه ای را پیش بینی می کند – از حدود ۳۶ میلیون دلار در سال گذشته به بیش از ۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵. چگونه به این هدف خواهید رسید؟
پلاتزر: سه عنصر وجود دارد. اولین مورد اندازه بازار موجود و نیاز به انواع محصولاتی است که ما داریم، اسپایر با چشم انداز ایجاد یک شبکه متصل از ماهواره ها با حسگر جمع آوری ساخته شد که داده هایی را جمع آوری می کند که فقط می تواند از فضا گرفته شود تا مشکلات روی زمین را حل کند.
با این تعریف، چیزهایی که ما داریم، از راه دیگری نمیتوانید بدست آورید. یک شرکت مشاوره جهانی تجزیه و تحلیل دقیقی از بازار در دسترس ما ایجاد کرد و کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار فرصت بازار، از ۲۰۰.۰۰۰ سفارش توسط مشتری فردی به دست آورد. بازار گسترده ای برای انواع محصولات و خدماتی که ما داریم وجود دارد. این فقط به این دلیل نیست که داده ها در اختیار ماست، بلکه تجزیه و تحلیل و ساختار کاملاً عمودی یکپارچه شرکت را نیز دارا هستیم.
مورد بعدی این است که ما دو سه سال است که با آن سرعت رشد کرده ایم. ما درک خوبی از نحوه دو برابر کردن تجارت داریم. وقتی فروش، بازاریابی و پشتیبانی مشتری را اضافه میکنیم،اینها pipeline ، درآمد، درآمد مکرر و بوکینگ را افزایش میدهد. این یک فرآیند بسیار قابل تکرار است. ما به محصول پیشبینیشده خود از این نظر نگاه میکنیم: چند نفر باید به آن عملکردها اضافه کنیم، چقدر سریع میتوان آن را افزایش داد، درصد رشد چقدر است، گردش مالی چقدر است؟ بزرگترین خطر ما در سمت استخدام است – آوردن استعدادهای مناسب، با فرهنگ مناسب، با سرعت مناسب. و سومین مورد چسبندگی کسب و کار ما است. همه محصولات ما به عنوان یک کسب و کار با خرید اشتراک فروخته می شوند، که آن را بسیار چسبناک می کند. ما ۹۸٪ نرخ ناخالص حفظ را تجربه کرده ایم. مشتریان پس از شروع به مشتری شدن، از ما خرید بیشتری می کنند – ما شاهد نرخ خالص نگهداری ۱۴۵ درصدی بوده ایم. ما انتظار نداریم که همه این اعداد برای پنج سال آینده ثابت بمانند، اما می بینید که این اعتماد از کجا می آید.
– Spire علاوه بر پلتفرم تجزیه و تحلیل، Space-as-a-Service را نیز ارائه می دهد. چه نوع فرصتی در اینجا می بینید؟
من باید به این موضوع اعتبار بدهم که این همه از کجا آمده است – جف بزوس و آمازون. یک کسب و کار تجارت الکترونیک ایجاد کرد، زیرساخت فوق العاده ای ساخت و به افراد دیگر اجازه داد آن را [از طریق] Amazon AWS اجاره کنند. آنها به مشتریان خود می آیند و می گویند: “آنچه برای ما به اندازه کافی خوب است، ما کاملاً مطمئن هستیم که به اندازه کافی برای شما خوب خواهد بود.” ما هم همین کار را کردیم.
Spire یکی از بزرگترین عملیات داده های فضایی در مقیاس عظیم را اجرا می کند. ما ۴۰.۰۰۰ تماس با ایستگاه زمینی در ماه انجام می دهیم و روزی پنج ترابایت داده را پردازش می کنیم. ما باید زیرساخت عظیمی ایجاد می کردیم. می دانیم که چقدر سخت است، نه فقط از منظر استقرار فناوری، بلکه از منظر نظارتی. پس چرا زیرساخت های خود را به افراد دیگر اجاره ندهیم، همانطور که Amazon AWS زیرساخت های خود را اجاره می دهد؟
– آیا در این مدل، ماهواره را برای مشتری میسازید و آن را برای آنها عملیاتی میکنید تا از طریق پلتفرم شما به دادهها دسترسی داشته باشند؟
برای مشتری، آنها به داده های خود از طریق یک API به پلتفرم ما دسترسی پیدا می کنند. اما ما واقعاً برای مشتریان خود ماهواره نمی سازیم. ما برای خودمان ماهواره می سازیم و آنها را به طور منظم پرتاب می کنیم. گاهی اوقات ما فقط یک قطعه سخت افزاری را که مشتری به ما می دهد به ماهواره اضافه می کنیم، آن را به پلت فرم خود می چسبانیم و به مدار می فرستیم.
منظومه ما بسیار نرم افزاری تعریف شده است، ما ۲۰.۰۰۰ ارتقاء نرم افزاری را در چهار تا پنج سال گذشته منظومه خود انجام داده ایم. زمانی که ما یک ماهواره را بازنشسته می کنیم، توانایی بیشتری نسبت به روز اول دارد و بسیار شبیه به تسلا است. مواردی وجود دارد که مشتری نرم افزاری را برای ما ارسال می کند که در منظومه موجود آپلود می شود و به عنوان یک محموله مجازی اجرا می شود. در موارد خاص، یک مشتری آنقدر از یک دارایی استفاده میکند که ما فقط محمولههای مجازی یا فیزیکی مشتری را در جعبه قرار میدهیم و به عنوان بخشی از کل منظومه پرتاب میشود.
-آیا فرصت بیشتری برای فروش داده های اسپایر به عنوان اشتراک به مشتریان می بینید یا فروش Space-as-a-Service؟ کدام بخش قسمت بیشتری از تجارت اسپایر را در آینده به خود اختصاص خواهد داد؟
ما چهار کسب و کار داریم – خدمات دریایی، هوانوردی، آب و هوا و فضایی – و شاهد رشد همه آنها تقریباً مشابه هستیم. برای سال ۲۰۲۰، هوانوردی به دلیل کووید با مشکل مواجه شد، اما سه تجارت دیگر تقریباً یکسان بودند. ما فکر می کنیم که کسب و کار آب و هوا کمی بزرگتر از یک چهارم خواهد شد، زیرا به بزرگترین چالش طولانی مدتی که بشریت با آن مواجه است [تغییر آب و هوا] رسیدگی می کند. اسپایر مشتاق کمک به بشریت در مدیریت آن هست. ما شاهد رشد بسیار قوی – تقریباً دوبرابر – سال به سال در هر چهار کسب و کار هستیم.
– فرصتهایی که در دادههای مختلف و سایر صنایع میبینید و دوست دارید فراتر از خدمات دریایی، هوانوردی و آبوهوا رشد کنید، چیست؟
یکی از چیزهایی که ما از این معامله هیجان زده هستیم، گسترش فروش، بازاریابی و محصول، و صنایع جدید و عمودی ها{(بازارهای عمودی یا “عمودی ها” جایگاه های تجاری هستند که در آن فروشندگان به مخاطبان خاص و مجموعه نیازهای آنها خدمات ارائه می دهند.) بازارهای عمودی به طور فزایندهای از طریق کسبوکارهای تجارت الکترونیک ارائه میشوند، زیرا حداقل هزینههای سربار و توانایی دسترسی به مخاطبان در سراسر جهان وجود دارد. } و انواع داده های جدید است. ما میتوانیم مواردی را که در نقشه راه ما هستند، جایی که تقاضای مشتریان آتی را میبینیم، انتخاب کرده و آن را تسریع کنیم. یک مثال کلاسیک، نظارت بر طیف است، جایی که ما کاملاً در حوزه اصلی تخصص اصلی خود باقی میمانیم: یعنی سیگنالهای RF و جمعآوری دادههای .RFبا ظهور ۵G و افزایش منظومه ماهوارهای مدار پایین زمین LEOبرای پهنای باند و حق فرود(landing rights) در کشورهای مختلف، علاقه فزایندهای از سوی تنظیمکنندهها، آژانسهای صدور مجوز و اپراتورها برای مشخص شدناینکه چه کسی از چه طیفی استفاده میکند، وجود دارد کی و در کجا.
اوایل امسال با تعدادی از تحلیلگران صحبت کردیم که نسبت به ارزش گذاری SPAC ابراز تردید کردند. به کسی که فکر می کند Spire بیش ارزش گذاری در قیمت ۱.۶ میلیارد دلار شده است، چه می گویید؟
من می گویم به داده ها نگاه کنید. ارزش واقعی شرکتهایی که ۱۰۰% سال به سال رشد میکنند و حاشیه ناخالص به سمت محدوده ۹۰% میرود و نرخ خالص نگهداری ۱۴۵% دارند، چگونه است؟ آنها تا چهار برابر قیمت اسپایر معامله می کنند. اگر میخواهید رشد را در یک بازار بزرگ، با حاشیههای بالا، در یک کسبوکار که اشتراک بسیار تکرارپذیر می فروشد، دادهها نشان میدهند که به طور کلی، باید چهار برابر بیشتر برای آن رشد بپردازید.
سپس به برخی از شرکت های دیگر در صنعت ما نگاه کنید. ما با یک چهارم یا نیمی از آنچه آنها معامله می کنند معامله می کنیم. نسبت به آن دسته از همتایان که در واقع کسب و کار دارند، ما به طور هدفمند در یک نقطه ورودی بسیار جذاب قیمت گذاری کردیم. فکر نمیکنم تایگر گلوبال و بلک راک ما را مجبور به سرمایه گذاری خصوصی در سهام عمومی به قیمت ۲۴۵ میلیون دلاری کنند اگر احساس میکردند این فرصت جذابی نیست.
– آیا هم افزایی بین نقاط عطفی که در ساخت زیرساخت های خود به دست آورده اید و زمان بندی عمومی شدن می بینید؟
تعدادی از شرکتهایی که در صنعت ما عمومی میشوند، در مورد سرمایهگذاری با هزینه های سرمایهای قابل توجهی صحبت میکنند – یعنی منظومه بزرگتر، موشکهای بزرگتر و راهاندازی زیرساختها.
برای ما، انگیزه اصلی اعتماد و اعتبار به مشتریان اصلی خود است. قبل از این معامله، ما عملاً به طور کامل برای سودآوری تأمین مالی کرده بودیم. عواید حاصل از این معامله بر فروش، اندازه بازار و محصول متمرکز شده است. نه در مورد گسترش زیرساخت ها. که به شدت در بین سرمایه گذاران طنین انداز شد. هزینه سرمایه ای در واقع بخش کوچکتر و کوچکتری از تجارت ما است. ما هیچ ظرفیتی مانند وظیفه و رسالت، پهنای باند یا پرتاب را نمی فروشیم. ما یک بار داده ها را جمع آوری می کنیم و میلیون ها بار آن را می فروشیم. زیرساخت ما به طور کامل مستقر است، بنابراین انگیزه ما اعتماد و اعتبار برای خدمت به مشتریانمان بود.
– دیدگاه شما برای تبدیل شدن به یک شرکت عمومی چیست و چگونه می تواند بر رهبری شما یا نحوه ارتباط شما در مورد تجارت تأثیر بگذارد؟
از لحظهای که شرکت را روی کاغذ تاسیس میکنید، به برنامهای برای بزرگ شدن فکر میکنید، تا یک فرهنگ سازمانی قوی از کنترلها، فرآیندها، شفافیت و مسئولیتپذیری داشته باشید. ما همیشه به سمت برتری حرکت کرده ایم. عمومی شدن یک تکامل طبیعی است در مسیر رشد، مسئولیت پذیری و شفافیت بیشتر است. و همه اینها راحت نیست. مطمئناً ندانیم که دقیقاً چه کاری قرار است در سه ماهه آینده انجام دهیم، مزایایی دارد. برخی افراد می گویند که ذات ذاتی انسان تنبلی است و شما راه هایی پیدا می کنید که به خودتان کمک کنید تنبل نباشید. شرکت سهامی عام بودن، تنبلی را غیرممکن می کند.
-جالب خواهد بود که از طریق گزارش های فصلی، بینش نسبت به موج جدید شرکت های عمومی داشته باشیم.
این یک مزیت برای سرمایه گذاران عمومی است. طی دو دهه گذشته، سرمایهگذاران عمومی کمتر و کمتر به رشد شرکت دسترسی داشتند، از ۱ میلیارد دلار ارزش بازار به ۱۰ میلیارد دلار ارزش بازار. به آنها اجازه داده شد تا در حدود ۱۰ میلیارد دلار مشارکت کنند. تمام این ارزش آفرینی توسط سرمایه گذاران خصوصی قفل شده بود. این معاملات به سرمایه گذار عمومی اجازه می دهد تا دوباره در ایجاد ارزش از ۱ تا ۱۰ میلیارد دلار مشارکت کند. من فکر میکنم که شرکتهای قویتر و بهتری ایجاد میکند که به همه ذینفعان خدمت میکنند. ما کاملاً در حال حرکت به سمت یک محیط که همه ذی نفعان را شامل میشود هستیم نظیر مشتریان، محیط زیست، کارمندان و سهامداران.