
ما واقعاً در اقتصاد فضایی جدید شاهد چه چیزی هستیم؟
باسمه تعالی
ما اخیراً در اخبار در مورد اقتصاد فضایی جدید بسیار میشنویم، به خصوص با سرفصلهای چشم نواز که شامل افراد مشهور در سفرهای یک روزه به فضا میشود. اما اقتصاد فضایی جدید چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
اگرچه احتمالاً راههای زیادی برای توصیف یا تعریف وضعیت فعلی صنعت وجود دارد، مقایسه آن با آنچه قبلا بوده میتواند مفیدتر باشد.
صنعت فضایی اولیه متمرکز، ملی و بوروکراتیک بود. اساساً محدود به برنامههای دولتی با تعداد محدودی از مشارکتهای دولتی و خصوصی بود. اقتصاد فضایی جدید جهانی، کارآفرینانه و در دسترس است. این به طور فزایندهای متنوع است و با بازیکنان خصوصی در انواع زیربخشها گسترش مییابد. بر اساس گزارش اسپیس در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۱، اقتصاد فضایی جهانی در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۴۷ میلیارد دلار ارزش داشت که ۵۵ درصد بیشتر از یک دهه پیش بود. این رشد واقعاً نجومی است و امکان پذیر شده است زیرا اقتصاد فضایی جدید در نهایت به اقتصاد بزرگتر متصل میشود.
اما تعریف اقتصاد فضایی جدید به عنوان «جدید» ممکن است اشتباه باشد یا کاملاً دقیق نباشد. صنعت دگرگونی چندین دهه در حال انجام است. سازمانهای دولتی مانند ناسا و نیروی هوایی ایالات متحده مدتهاست با شرکتهای خصوصی برای توسعه فضای فناوری همکاری کردهاند. قانون ارتباطات ماهوارهای در سال ۱۹۶۲ راه را برای یک سیستم ماهوارهای ارتباطات تجاری هموار کرد. پرتاب فضای تجاری در سال ۱۹۸۴ از این هم فراتر رفت و ناسا را ملزم کرد تا «به دنبال استفاده از قانون تجارت از فضا باشد». و تا سال ۲۰۱۰، تقریباً یک سوم پرتابهای فضایی در سراسر جهان تجاری بودند و ناسا پایان برنامه شاتل فضایی را اعلام کرد.
تلاش دولت برای برونسپاری فعالیتهای فضاییای که هسته اصلی مأموریت محسوب نمیشوند، یک روند بزرگ را برای صنعت تجاریسازی ایجاد کرد. این روند پشتوانه تحول در اقتصاد فضایی است.
اما اگر دولت محرک اولیه بود، محرکهای اولیه تجاری سازی امروز کدامند؟
در هسته آن، این حساسیت است که همه چیز در مورد مشتری است. آنچه اقتصاد فضایی ارائه میدهد در نهایت با مشتری به نتیجه منجر میشود. برای مدت طولانی، شرکتهای این صنعت ماهواره یا فناوری را میفروختند و مشتریان به طور قابل درک نمیتوانستند این را به نیاز خود متصل کنند. بنابراین، برخی از ارائهدهندگان در صنعت متوجه شدند که موضوع مربوط به ماهواره نیست و شروع به صحبت در مورد دادهها کردند. اما با این حال، مشتری نمیتواند به طور شهودی آن را درک یا مصرف کند. اکنون، ارائه دهندگان بیشتری در صنعت متوجه میشوند که این موضوع مربوط به دادهها نیز نیست، بلکه در مورد ملاقات با مشتری در جایی که هستند و ارائه پاسخ است.
به نوبه خود، این ذهنیت مشتری محور بهبود یافته، توجه سرمایهگذاران را به خود جلب میکند و صنعت برای اولین بار سرمایهپذیرتر میشود. سرمایهگذاران در نهایت معاملاتی را میبینند که با شرایط سرمایهگذاری آنها مانند رشد واقعی واقعی، صرفه جویی در مقیاس و مسیرهای سودآوری مطابقت دارد. سرمایهگذاری خارجی در شرکتهای استارتآپ New Space از کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار در سال از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ به حدود ۲.۵ میلیارد دلار در سال در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ افزایش یافته است. بر اساس گزارش Bryce Tech Start-Up Space 2021، سرمایهگذاری در شرکتهای فضایی استارت آپی در سال ۲۰۲۰ به رکورد ۷.۶ میلیارد دلاری رسید.
افزایش سرمایه به این معنی است که بازیکنان بیشتر فناوری های بیشتری را به بازار میآورند. همه اینها به کاهش هزینهها، کاهش موانع ورود، کوتاه شدن زمانبندی راهاندازی، و پیشنهادات مشتریمحور بیشتر منجر میشود.
خب همه اینها یعنی چی؟ این بدان معناست که اقتصاد فضایی جدید، اقتصاد فضایی قدیمی در حال تکمیل است. بازارهای کامل با داشتن تعداد نامحدود خریدار و فروشنده، محصولات یکسان یا قابل تعویض، بدون مانع برای ورود یا خروج، اطلاعات شفاف در مورد محصولات و قیمت ها مشخص میشوند. زنجیرههای ارزش در بازارهای کامل معمولاً در نتیجه مشارکتهایی که برای رفع اختلافات ناشی از پیشرفتهای فناوری شکل میگیرند، پیوندهای محکمتری دارند.
بازارهای کامل همچنین با اقتصاد بزرگتر ارتباط دارند و بنابراین طبیعتاً انعطاف پذیرتر هستند. ما این را در بخش رصد زمین (EO) میبینیم، بهویژه جایی که طراحی/عملیات ماهوارهها، پردازش دادهها از آن ماهوارهها، تجزیه و تحلیل با استفاده از آن دادهها و برنامههای کاربر نهایی که تصمیمهای تجاری حاصل از تجزیه و تحلیلها را ارائه میدهند، اکنون زنجیره بسیار محکمتری هستند. برای تأیید اینکه این زنجیره ارزش ارزشمند است، به واحدهای تجاری جدید خدمات وب آمازون (AWS Aerospace و Satellite) و Microsoft (Azure Space) نگاه نکنید.
گویاترین نشانه که بازار در حال کامل شدن است، تثبیت است که ما شروع به دیدن آن کردهایم. بازیکنان بزرگتری که بخشهای مجزای زنجیره ارزش را در اختیار دارند، میدانند و میخواهند بیشتر آن زنجیره ارزش را کنترل کنند. این بازیکنان میتوانند ببینند که داشتن زنجیره ارزش آنها را به تعداد روزافزون مشتریانی که به دنبال پاسخی در مورد سیاره ما و محیط زیست ما هستند نزدیکتر می کند.
برخی ممکن است ادغام را به ظهور شرکتهای تملک با اهداف ویژه فضایی (SPAC) نسبت دهند که باعث میشود شرکتهای دولتی تازهتأسیس با پول نقد و جایی برای قرار دادن آنها سرازیر شوند. اما تجمیع یک اتفاق طبیعی در هر صنعت در حال بلوغ است و با یا بدون حضور SPAC ها اتفاق میافتد.
ادغام در بخش زیرساخت زنجیره ارزش بسیار مشهود است. نمونههای اخیر عبارتند از: خریدهای اخیر Viasat از Inmarsat و RigNet، و خرید ExactEarth توسط Spire Global، که دادههای ماهوارهای Spire را به تجزیه و تحلیل دریایی مرتبط میکند. ادغام چیز خوبی است زیرا به ایجاد اقتصادهای مقیاس کمک میکند که هزینه کالاها و خدمات را کاهش میدهد و بازار را برای مصرف کنندگان رقابتیتر – و در نتیجه مقرون به صرفه تر می کند.
اقتصاد فضایی جدید به هیچ وجه کامل نیست، بازارهای کامل فقط تئوری هستند. اما اقتصاد فضایی جدید در نهایت نسبت به ۲۰ سال پیش کامل تر است – نوآوری را هدایت می کند و زمینههای جدید سرمایه گذاری را تشویق میکند. بیایید آن را جشن بگیریم!